دوست عزیزم فکر کنم امسال ماه رمضون بابات توی بهشت یه جایی پیش تو سحر رو با یه قطره اشک سر می کنه بدون این که به اون میوه ها ی بهشتی لب بزنه تو چی سحرت رو با چی سر می کنی با یه دل گرسنه و تنگ دم افطار وختی که حواست نیست می خوای لیوان اب رو سر بکشی یاد بابات می افتی که مو های فرفری ایت رو می کشید می گفت مگه روزه نیستی خوشگل می دونی به نظرم قاتلای بابات با منظره ی کعبه سحری شون رو می خورن پشت به ادم گرسنه ایی که در یک وجبی شون داره هر روز سال از نداری روزه می گیره به حساب خودشون خدا براشون از الان حوری ذخیره کرده کاخ دارن توی بهترین جای بهشت اره دیگه به قول جناب خان یه روز خون ادمای بی گناهی رو که ریختن می یاد براشون سر راهشون سوم مهر ماه 94 مرد بزرگ به اسمان تشنه لب پر کشید مردی که شاید اگر می بود امسال ماه رمضان دم عید روز تولد دخترش او را در اغوش کشید منا رو هیچ وخت فراموش نمی کنم بغض فرو خورده ام یادم نمی ره خدایا مثل همیشه عدالتت رو در حق ظالم اجرا کن